وحشت ژانری در ادبیات، فیلم و تلویزیون است که هدف آن ترساندن، مبهوت کردن، شوکه کردن و حتی دفع مخاطب است. تمرکز اصلی یک رمان ترسناک، فیلم ترسناک یا نمایش تلویزیونی ترسناک برانگیختن حس ترس در خواننده از طریق تصاویر، مضامین و موقعیت های ترسناک است. در ژانر وحشت، داستان و شخصیت ها بهاندازه حال و هوا و فضا مهم هستند. یک داستان ترسناک اغلب با کاوش در ناشناخته ها مخاطب را شوکه و تحریک میکند.
در واقع هدف از ژانر وحشت:
ایجاد احساس ترس، دافعه و وحشت در مخاطب است. به عبارت دیگر، این داستانها و فیلمها فضای وحشتناکی را برای مخاطب ایجاد میکنند. ادبیات ترسناک ریشه در اسطوره، مذهب، فولکلور، تاریخ و فرهنگ عامیانه دارد. تمرکز بر موضوعاتی مانند ترس ها و کنجکاوی ها که انسان ها را چه در قرن 12 و چه در قرن 21 به طور یکسان میترساند. درواقع وحشت از عمیقترین ترس های مخاطب تغذیه میکند و ترسناک ترین و گیجکننده ترین چیزهای زندگی مانند مرگ، شر، قدرتها یا موجودات ماورا طبیعی، زندگی پس از مرگ، جادوگری و غیره را در مرکز توجه قرار میدهد. داستان ترسناک، منشأ قدیمی دارند و بخش قابل توجهی از بدنه ادبیات عامیانه را تشکیل میدهند. آنها از عناصر طبیعی و فراطبیعی مانند ارواح، جادوگران یا خونآشام ها استفاده میکنند و یا میتوانند ترس های روانشناختی واقعیتری را به نمایش بگذارند. در ادبیات غرب، نوع ادبی ترس در قرن هجدهم با رمان گوتیک شروع شد. این ژانر توسط هوراس والپول ابداع شد.
تاریخچه ژانر وحشت در ادبیات
ریشه ژانر وحشت در ادبیات به یونان باستان و روم باستان برمیگردد، جاییکه داستان های ترسناک دربردارنده مضامین مربوط به مرگ، شیاطین، ارواح شیطانی و زندگی پس از مرگ، بودند. در سنت دیرینۀ این تمدنها و داستانهایشان اثری از ژانر وحشت دیده میشود. به طور مثال در اساطیر یونان، شخصیتی از نژاد افسانهای تایتان به نام «پرومتئوس» که اتفاقاً الهامبخش کتاب معروفی به نام «فرانکشتاین» اثر «مری شل» شده است، وجود دارد. قرونوسطی نیز منبع و منشأ بسیاری از داستان های ترسناک است. در این دوران فرقههای جدیدی به وجود آمدند و برخی از این فرقهها شیطانپرستی را ترویج میکردند که این خود باعث ترس و رواج داستانهای ترسناک در این دوره شد. داستان «گرگینه ها» یا «خونآشام ها» در این زمانه به سرزبانها افتادند و شخصیت معروف «دراکولا» ریشه در این دوره دارد. بعد از رنسانس و در قرن هیجدهم ژانری از وحشت به نام گوتیک به وجود آمد که بهطور خاص بر مرگ تمرکز دارد. آثار ادگار آلنپو نمونهای از این سبک است. تا شروع قرن بیستم، آثار زیادی نظیر «فرانکشتاین»، «برادران گریم»، «مومیایی»، «گوژپشت نوتردام»، «وارنی خونآشام»، «مرد نامرئی» و «دراکولا» در این ژانر نوشته شدند و باعث محبوبیت بیشتر این ژانر درنزد مخاطبان شدند.
در قرن بیستم، ادبیات ژانر وحشت با ژانر فانتزی، ترکیب شد. در نیمۀ دوم این قرن، با روی کار آمدن ژانر وحشت در صنعت فیلم، ادبیات ژانر وحشت نیز از شخصیتهای ترسناک جدیدتری که معمولاً قاتلین زنجیرهای بودند، رونمایی کرد. از بهترین کتابهای ژانر وحشت در آن زمان، میتوان به «سکوت برهها» و «اژدهای سرخ» اشاره کرد.
رمانهای ترسناک مدرن شامل عناصر جدید و مضامین معاصر، مانند قاتلان زنجیرهای، فانتزی های تاریخی و تفسیرهای مدرن از موجودات خارقالعاده مانند ارواح، خونآشام ها، گرگینه ها و جادوگران است.
زیر ژانر های ترسناک
ژانر وحشت دارای چندین زیر ژانر (ساب ژانر) است که هرکدام ویژگیهای متمایز خود را دارند.
1. گوتیک:
رمانهای ترسناکی که بهطور خاص بر مرگ تمرکز دارند.
ترسناک گوتیک که بهعنوان داستان گوتیک یا فانتزی گوتیک نیز شناخته میشود، سبکی تیره از داستان است که ترکیبی از وحشت و رمانتیسم است. سبک آن لذتهای هنری ادبیات رمانتیک را با عناصر ترسناک وحشت ترکیب میکند و آن را به شکلی اغواکننده و دلنشین ترسناک میکند. داستانهای ترسناک گوتیک هم با عناصر ماوراءالطّبیعه و هم بدون آن نوشته میشوند، اما همیشه ماهیت مرموز دارند. بهعنوانمثال میتوان به رمانهایی مانند دراکولا، فرانکشتاین و دکتر جکیل و آقای هاید اشاره کرد.
2. ماوراء الطبیعه:
رمانهای ترسناک شامل داستانهای ارواح یا رویدادهای ترسناک فراطبیعی که در چارچوب توضیح علمی وجود ندارند.
ترسناک ماوراء طبیعی اثری تخیلی است که برای پیشبرد داستان بهشدت بر عناصر ماوراء طبیعی تکیه دارد و شامل چیزهایی مانند ارواح، هیولاها، شیاطین، بیگانگان، جادوگری، زامبیها و غیره است. منبع اصلی وحشت در وحشتهای ماوراء طبیعی، واکنش انسان بهمواجهه با ناشناخته است، معمولاً در بحبوحه یک درگیری جدی یعنی. تسخیر، تصرف، تهاجم، نفرین یا فال و غیره.
3. وحشت معمایی:
رمانهایی معمایی و پیچیده که عموماً درمورد یک قاتل سریالی یا بیماران روانی خطرناک است.
4. فانتزی تاریک:
رمانهای ترسناک که عناصر تاریک فانتزی را باهم ترکیب میکنند.
5. ترسناک علمی تخیلی:
رمانهای ترسناکی که عناصر علمی تخیلی را باهم ترکیب میکنند.
چرا داستان ترسناک برای مخاطبان جذاب است
ترس یکی از قویترین و بنیادیترین احساسات بشر است. محققین، ترس را یک عامل دفاعی در برابر ناشناختهها میدانند. بهطورکلی، انسانها اعمال خود را با ترس محدود کردهاند و قادر به انجام دادن هر کاری نیستند.
ژانر وحشت نیز با باور بر همین محدودیتهای انسان، شروع به داستانسرایی از ناشناختهها و تجربه نشده های انسانها کرده است. آنچه که باعث میشود تا ادبیات ژانر وحشت در میان خوانندگان محبوب باشد، ایجاد حس هیجان است. همانطور که پیشتر نیز گفته شد، ترس واقعی، یک واکنش دفاعی است؛ اما ترسی که از خواندن یک اثر به ما تزریق میشود فقط در ما حس هیجان تولید میکند. به گفتۀ استاد روانشناسی اجتماعی و سازمانی هلند، «جفری گلدشتاین» نیز اثباتی است بر این استدلال! او معتقد است از آنجا که خوانندگان به واقعی نبودن داستانها شک ندارند. پس خودشان را در موقعیت امنی نسبت به رویدادهای داستان میدانند. آنان ترس را از نزدیک تجربه میکنند تا از هیجان این ترس لذت ببرند. بر این اساس، وحشت مهم است زیرا عمیقترین کابوسها و اضطراب های مخاطب را آشکار میکند و واقعاً محدودیت های عواطف و ترس انسان را جابجا میکند. بهطور قابل ملاحظهای، نویسندگان ژانر ترسناک اغلب موضوعات و ایدههایی را به کار میگیرند که افراد عادی از پرداختن به آنها هراس دارند. مردم داستانهای ترسناک میخوانند زیرا از هیجان ترسیدن لذت میبرند.
ژانر وحشت در ادبیات فارسی و فرهنگ فولکلور
انعکاس هراس در ادبیات کهن، بهویژه آن بخشی که به اسطورهها میپردازد، دلیلی آشکار است بر اینکه باید پیشینۀ ادبیات وحشت را کهنتر از دوران معاصر ببینیم. خاستگاه این ژانر باورهای اسطورهای، دینی و آیینی، خرافی و افسانههای پریان است. این منابع در فرهنگ فارسی و همینطور فولکلور ما بهوفور دیده میشود. اماکن ترسناک، شخصیتهای ماوراءالطبیعه مثل غول، جن و پری از عناصر مرسوم در فرهنگ شفاهی ما هستند. داستانهایی مانند «هزار و یک شب» در آثار کلاسیک ایرانی، نمونه مهمی از وجود پیشینه ژانر وحشت در ادبیات ما است.
از نویسندگان پیشرو و متقدم در این زمینه صادق هدایت، هوشنگ گلشیری، بهرام صادقی و از نویسندگان متأخّر کاوه میرعباسی سیامک گلشیری، رامبد خانلری، آرمان آرین را میتوان نام برد.