سرچشمه ادبیات کودکان
تعیین تاریخ دقیق ادبیات کودکان به معنای عام آن کار چندان سادهای نیست. تا پیش از رنسانس دورهای به نام کودکی و نوجوانی به رسمیت شناخته نمیشد و به کودکان بیشتر همچون بزرگسالانی کوچک نگریسته میشد که باید شیوۀ صحیح زندگی را بیاموزند. آنها ادبیاتی مختص به خود نداشتند. بااینحال سرچشمه ادبیات کودک ریشه در فولکلور یا فرهنگعامه دارد. لالاییها، مثلها، ترانههای کودکان، افسانههای خردسالان، داستانهای ماجراجویی، حماسی، عاشقانه و اسطورهها که همه زائیدۀ تخیل و تفکر مردم اعصار مختلف هستند؛ بنیاد و اساس ادبیات کودکان و نوجوانان را تشکیل میدهند.
ادبیات کودک و نوجوان به معنای واقعی آن، یعنی نوشتههایی که در آن حس و حال کودکانه حاکم باشد، به زبان و نثری مناسب سطح سواد کودکان نوشته شده باشد و معمولاً همراه با تصاویر بهعنوان یکشکل ادبی مستقل باشد، تقریباً از نیمۀ دوم سدۀ هجدهم میلادی در جهان پدید آمده است. با تغییر گسترده اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که بعد از رنسانس و انقلاب صنعتی در اروپا به وجود آمد ادبیات و کودک و نوجوان نیز متولد شد. اولین کتاب چاپی ویژۀ کودکان «جهان مرئی در تصاویر» (۱۶۵۸ م) از «کومنیوس» (۱۵۹۲-۱۶۷۰ م) است. جهان مرئی در تصاویر، کتابی آموزشی و درسی بود و نخستین کتاب مصور کودکان به شمار میآید. بعدها «شارل پرو» در فرانسه و «برادران گریم» در آلمان، قصههای کهن و معروف سرزمینشان را گردآوری و بازنویسی کردند.
در همین دوران بود که جان نیوبری نخستین نویسنده، ناشر و کتابفروش بهطور اختصاصی شروع به نوشتن و چاپ کتاب برای کودکان کرد. او با نوشتن و منتشر کردن کتاب برای کودکان حِرفهای تازه بنیان گذاشت و خیلی زود معلوم شد که زمینۀ رشد خوبی دارد. نام جان نیوبری که اکنون بر روی یکی از مهمترین جوایز ادبیات کودکان گذارده شده است.
با انتشار کتاب «امیل» از «ژان ژاک روسو» در سال 1762 در فرانسه، زمینههای بازنگری در ادبیات کودکان و نوجوانان فراهم شد. این کتاب که به احساسات نوجوانان پرداخته و بهضرورت تربیت به شیوهای خاص برای نوجوانان توجه دارد، باعث شد به تربیت محض در آثار ادبی ویژۀ مخاطبان کودک و نوجوان با رویکردی متفاوت از قبل نگریسته شود.
اما ادبیات کودکان به مفهومی که امروز به آن معتقدیم وجود نداشت تا اینکه در قرن نوزدهم «هانس کریستن اندرسن» شروع به نوشتن داستان برای کودکان کرد. اندرسن را پدر داستاننویسی کودک و نوجوان میدادند. داستانهای اندرسن در بسیاری از موارد از افسانههای عامیانه الهام گرفتهشده و آنچه آثار او را جاودانه ساخته، تخیل بسیار قوی، هنر در پرداختن مطالب و از همه مهمتر احترام عمیق او نسبت به اصالت نیکی و محبت در ذات انسانها است. کارهای اندرسن چه ازلحاظ قالب و چه ازلحاظ شخصیت متنوع است و از آثار مهم او میتوان به کتاب «جوجه اردک زشت»، «لباسی برای پادشاه»، «دخترک کبریت فروش» و «سرباز حلبی» اشاره کرد. مهمترین جایزۀ ادبیات کودک و نوجوان جهان یعنی جایزه «هانس کریستن اندرسن» به احترام و افتخار نام او نامگذاری شده است.
بعد از هانس کریستن اندرسن ادبیات کودکان و نوجوانان رشد شگفتانگیزی داشت. تا قرن بیستم که آن را باید قرن ادبیات کودک و نوجوان دانست. در این قرن، ادبیات کودک و نوجوان در زمینههای مختلف شکوفا شد. رشتۀ دانشگاهی ادبیات کودک و نوجوان در دانشگاههای معتبر دنیا تأسیس شد و انتشار کتابهای نقد و نظریۀ ادبیات کودک و نوجوان، توجه ویژه به تصویرگری و تعریف جوایز معتبر جهانی به رونق ادبیات کودک و نوجوان کمک کرد.
ادبیات کودک و نوجوان در ایران
تاریخنگاران ریشۀ ادبیات کودک ایران را به زمانهای دوری بردهاند و سه منبع مهم برای ادبیات کودک شناسایی کردهاند. فرهنگعامه، ادبیات خواص (اندرزنامهها) و ادبیات کلاسیک، سه منبعی هستند که در آنها میتوان رگههایی از ادبیات کودک و نوجوان دید. ادبیات فرهنگعامه بیشتر شامل قصهها، مثلها، ترانهها، چیستانها و شعرهای عامیانه است که در میان عامه مردم و بیشتر به شکل شفاهی رایج بوده است. داستانهایی مانند هزارویکشب نمونهای از این منبع است.
دومین منبع اندرزنامهها هستند که به ادبیات خواص مشهورند. اندرزنامهها که سابقه آنها به دورههای پیش از اسلام نیز میرسیده، برای شاهزادگان و امیرزادگان نوشته میشد و مضمون آنها آموزش شیوه کشورداری بود. قابوسنامه از آثار ادبیات کلاسیک یکی از همین اندرزنامههاست که علاوه بر اینها دربارۀ بسیاری از مسائل عادی زندگی نیز نکتههای بااهمیتی دارد.
سومین منبع ادبیات کودک و نوجوان در ایران، ادبیات کلاسیک است که اگرچه برای کودکان نوشته نشده ولی زبان و سبک آنها بهگونهای است برای کودکان و نوجوانان هم جذاب بوده و آنها هم میتوانستند اینگونه از ادبیات را بخوانند. کتابهایی مثل گلستان و بوستان سعدی و یا دیوان شعرایی مثل فردوسی، عطار و غیره برای کودکان و نوجوانان قابل استفاده بوده است.
ادبیات کودک و نوجوان در دوران معاصر
باوجود سابقۀ تاریخی، ادبیات کودک بهعنوان شاخهای مجزا سابقه چندانی در ایران ندارد و پیشینۀ آن به جنبش مشروطه میرسد.
ادبیات مشروطه
جنبش مشروطه تحولات مهمی را در عرصههای سیاسی، اجتماعی و آموزشی به همراه داشت. مشروطهخواهان از همان ابتدا خواستار ایجاد و گسترش آموزش برای همه و بهویژه برای کودکان بودند. در پی تأسیس آموزشوپرورش به سبک جدید، کتابهای درسی به شیوهای متناسب با آموزش نوین طراحی شد. افرادی مانند مهدی قلی خان هدایت، یحیی دولتآبادی و ایرج میرزا شروع به نوشتن کتاب و سرودن شعر برای کودکان کردند. البته گرایش اصلی در این کتابها بیشتر تعلیمی بود و کمتر از منظر ادبی به این موضوع نگاه کرده بودند. در این دوره بود که آثار نویسندگان خارجی برای کودکان ترجمه شد. بازنویسی آثار کلاسیک نیز با همین گرایش صورت گرفت. ازجمله شیخ حسن تهرانی یکی از مجاهدان مشروطهخواه و نماینده مجلس کتابهای کلیلهودمنه و مرزباننامه را (که از نوع قصدهای پندآموز هستند) با زبانی سادهتر برای کودکان بازنویسی کرد. غیر از آنها محمدتقی ملکالشعرای بهار و نیما یوشیج، هم اشعاری برای کودکان سرودهاند. نخستین کتاب تصویری به مفهوم امروزین آن توسط جبار باغچهبان تألیف شد. پس از این دوران ادبیات کودک و نوجوان رشد کرد تا اینکه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، برای پر کردن کمبود آثار و محصولات فرهنگی برای کودکان و نوجوانان، در دیماه ۱۳۴۴ به ریاست فرح پهلوی و مدیریت لیلی امیرارجمند فعالیت خود را آغاز کرد. پس از این دوران بود که ادبیات کودک و نوجوان در ایران هم شکوفا شد و نویسندگان بزرگی مانند مهدی آذر یزدی، صمد بهرنگی، هوشنگ مرادی کرمانی و غیره پا به عرصه گذاشتند.
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دارای گستردهترین شبکۀ کتابخانههای کودکان و نوجوانان بود و همچنین از برجستهترین تولیدکنندگان و ناشران کتابهای کودکان و نوجوانان در ایران به شمار میرفت. کانون همچنین تهیهکنندۀ فیلم و سایر فراوردههای فرهنگی برای کودکان و نوجوانان هم بوده است.
کانون پرورش فکری کودک و نوجوان پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، بهعنوان شرکت دولتی و وابسته به وزارت آموزشوپرورش ایران همچنان به فعالیت خود ادامه میدهد.

